با همیم اما این رسیدن نیست؛ اون که دنیامه عاشق من نیست با همیم اما پیش هم سردیم… این یه تسکینه، این که همدردیم
این حقم نیست این همه تنهایی؛ وقتی تو اینجایی وقتی میبینی بریدم… این حقم نیست، حقِ من که یه عمر با تو بودم اما یه روز خوش ندیدم! این حقم نیست این همه تنهایی
تو یه شب میری… قلبِ تو دریاس… برنمیگردی چون دلت اونجاس! خیلی آشوبی خیلی درگیری؛ خیلی معلومه که داری میری! این حقم نیست این همه تنهایی؛ وقتی تو اینجایی وقتی میبینی بریدم…
این حقم نیست، حقِ من که یه عمر با تو بودم اما یه روز خوش ندیدم!